مجید عزیزی‌هابیل

(هیچ عمیق)

مجید عزیزی‌هابیل

(هیچ عمیق)

هیچ؛ یعنی جای خالی بعضی چیزها

بعضی هیچ‌ها آنقدر عمیق‌اند که همه چیز آدم را غرق می‌کنند...

پیوندها

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

مدارا می‌کنم این روزها با درد جانکاهم


مدارا می‌کنم این روزها با درد جانکاهم


که جز داروی مرگ از زندگی چیزی نمی‌خواهم


هر آن چیزی که عمر رفته دانستیم، در من نیست


بغیر خاطرات زخم‌های گاه و بیگاهم


شکوه کاذبم را بادهای هرزه می‌دانند


که در عین بلندی مثل اوج رعد کوتاهم


شبیه فیلسوفی پیر و غمگین دیر فهمیدم


که هرجا با چراغ عقل رفتم سخت گمراهم


بجز خاکستر از دنیایمان چیزی نخواهد ماند


من از بخت بلند شاخه‌های باغ آگاهم!


درخت مرده‌ام را پنجره کردند و فهمیدم


که فرقی هست بین منطق هیزم‌شکن‌ها هم…