مجید عزیزی‌هابیل

(هیچ عمیق)

مجید عزیزی‌هابیل

(هیچ عمیق)

هیچ؛ یعنی جای خالی بعضی چیزها

بعضی هیچ‌ها آنقدر عمیق‌اند که همه چیز آدم را غرق می‌کنند...

پیوندها

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۷ ثبت شده است

دارم خماری می‌کشم ترکم کنی شاید


اینجا بغیر از تخم بی‌حاصل چه می‌کارند؟

این ابرها با هرزگی عمری است می‌بارند

مستم، خمارم، حاصلی از تاک و تریاکم

تا شاعران از وصف چشمت دست بردارند

رقص رهای بید و قوس موج گندمزار

از آبشار مست موهای تو سرشارند

دارم خماری می‌کشم ترکم کنی شاید

این فکرها دست از سر من برنمی‌دارند

با تیغ اخمت سر بزن از بی‌سر و پاها

ای کاش یک لحظه مرا جای تو بگذارند

با گریه از من یاد خواهی کرد، خواهی دید

یک روز می‌فهمی که این‌ها مردم‌آزارند

گفتی نمی‌خواهی مرا، خندیدم و گفتم

دیوانه‌ها دیوانه‌ها را دوست می‌دارند